Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-03@23:19:10 GMT

سرمشق‌های «هفت‌سنگ» برای زندگی

تاریخ انتشار: ۲۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۴۴۹۴۱

سرمشق‌های «هفت‌سنگ» برای زندگی

هرچند در زندگی کودکان امروزی، دیگر خبری از بازی‌های بومی و محلی نیست یا بسیار کم رنگ شده است اما مزایا و تاثیرات آن‌ها باعث شده تا مسئولان ورزشی و فرهنگی کشور به فکر افتاده و برای احیای این بازی‌ها، تلاش و برنامه‌ریزی کنند.

به گزارش ایسنا، خراسان نوشت:‌احیای بازی بومی محلی هفت‌سنگ و برگزاری سالانه لیگ آن در سراسر کشور بهانه‌ای شد تا با این بازی آشنا شویم و از تاثیرات چنین بازی‌هایی بر سبک‌زندگی‌مان بگوییم؛ همچنین با رئیس فدراسیون ورزش‌های روستایی و بازی‌های بومی‌محلی در این باره گفت‌وگو کنیم

هرچند در زندگی کودکان امروزی، دیگر خبری از بازی‌های بومی و محلی نیست یا بسیار کم رنگ شده است اما مزایا و تاثیرات آن‌ها باعث شده تا مسئولان ورزشی و فرهنگی کشور به فکر افتاده و برای احیای این بازی‌ها، تلاش و برنامه‌ریزی کنند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به تازگی، سینا کلهر معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی وزارت ورزش وجوانان گفته اقدامی که در حوزه احیای بازی‌های بومی محلی انجام شده، احیای رشته هفت‌سنگ است. او از ضرورت توجه ویژه به ورزش و بازی‌های بومی و محلی گفته که امروز بسیاری از والدین، نگاه درستی به آن‌ها ندارند. امروزه گوشی‌ها و بازی‌های رایانه‌ای جای ورزش و بازی‌های سنتی را گرفته و کمتر کودکی پیدا می‌شود که بازی‌های بومی و محلی را برای سرگرم‌شدن انتخاب کند. در پرونده امروز زندگی سلام علاوه بر آشنایی با بازی هفت‌سنگ و قوانین آن، با کمک یک روان‌شناس به مزایای این بازی‌ها از منظر روانی پرداختیم. همچنین با رئیس فدراسیون ورزش‌های روستایی و بازی‌های بومی محلی کشور درباره تعداد بازی‌های بومی محلی، برنامه‌ها برای احیای آن‌ها، دلایل محبوبیت‌شان بین مردم و ... گفت‌وگو کردیم که در ادامه خواهید خواند.

هفت‌سنگ؛  بازی گروهی و پُر هیجان

هفت‌سنگ یکی از بازی‌های رایج و گروهی بین کودکان و نوجوانان است که حس همکاری و داشتن هدف مشترک تیمی را در بین آن‌ها افزایش می‌دهد زیرا خطای یک فرد می‌تواند همه زحمات یک گروه را بر باد بدهد. همچنین هفت سنگ، تمرین همکاری است، تمرین مسئولیت‌پذیری، تمرین ساختن بعد از فرو ریختن، تمرین سرعت عمل، دویدن و مبارزه برای پیروزی و به‌نوعی هفت سنگ، تمرین زندگی اجتماعی است.

ملزومات بازی هفت‌سنگ

هفت‌سنگ از جمله بازی‌های بومی محلی است که از گذشته‌های دور تاکنون به شیوه‌های مختلف در فضای باز، کوچه، خیابان، حیاط مدرسه و ... انجام می‌شده است. برای این بازی به یک توپ کوچک مثل توپ تنیس یا توپ پلاستیکی کوچک و هفت عدد تکه سنگ احتیاج است. افراد در این بازی به دو گروه مساوی تقسیم می شوند اما بهتر است مجموع تعداد افراد بیش از هشت نفر باشد که هیجان بیشتری در پرتاب توپ داشته باشند.

روش بازی هفت سنگ

بازیکنان باید به دو دسته با تعداد اشخاص برابر تقسیم شوند و هر دسته یک شخص را به عنوان سرگروه انتخاب کند. تعداد بازیکنان می تواند بین ۴ تا ۱۶ نفر باشد اما همان طور که گفته شد، بهتر است تعداد افراد هر گروه بیشتر از هشت نفر نباشد. ابتدا هفت سنگ که سطح مقطع آن‌ها صاف است، انتخاب می‌کنیم و آن‌ها را روی هم می‌چینیم. به فاصله دو متر از سنگ های چیده شده را با گچ علامت می‌زنیم تا هر تیم به نوبت پشت خط قرار گیرد و توپ را به طرف سنگ‌ها پرتاب کند. از طریق قرعه‌کشی، ابتدا یکی از تیم‌ها در فاصله معین از هفت‌سنگ قرار می‌گیرد تا توپ را به طرف سنگ‌های چیده‌شده بر روی هم پرتاب کند. مقصود این تیم این است که تعداد سنگ‌هایی که بعد از برخورد توپ می‌ریزد، کم باشد تا بر روی هم گذاشتن آن‌ها هم راحت‌تر انجام شود و رسیدن به پیروزی راحت‌تر شود. بنابراین یک تیم در محل پرتاب و تیم دیگر در پشت سنگ‌ها می‌ایستد. در این وضعیت دو حالت پیش می آید:

1 اگر توپ تیم پرتاب‌کننده به سنگ برخورد نکند، جای تیم‌ها عوض می‌شود تا دسته مقابل‌ شانس خویش را امتحان کند. درصورتی که توپ به هفت سنگ برخورد کرد، بازیکنان تیم پرتاب کننده باید فرار کنند، چراکه اشخاص تیم دیگر با پاسکاری و رد و بدل توپ باید آن‌ها را هدف قرار دهند. تیم پرتاب‌کننده باید در یک وضعیت مناسب، به محل هفت‌سنگ برگردد و سنگ‌های ریخته‌شده را دوباره روی هم بچیند. از سوی دیگر، تیم محافظ باید از این کار جلوگیری کند و تمام اشخاص حریف را با پرتاب توپ حذف کند.

2 درصورتی که هر یک از تیم‌ها به هدف خویش برسد، یک امتیاز می گیرد. بازی هفت سنگ تا رسیدن به امتیاز ۷ ادامه پیدا می‌کند. هفت سنگ یک بازی فردی نیست، برای موفقیت در این بازی، اشخاص هر تیم باید همدیگر را پوشش دهند.

مزایای روان‌شناسانه و تربیتی بازی‌های سنتی

سمانه تعلیم ‌دهنده |   کارشناس‌ارشد مشاوره توان‌بخشی- امروزه همه روان‌شناسان کودک بر این موضوع اتفاق نظر دارند که مهم‌ترین و موثرترین راه برای برقراری ارتباط با کودک، تربیت بهتر و نفوذ در دنیای ساده و زیبای کودکی،  بازی است و پدر و مادر به عنوان اولین همبازی‌های کودک پررنگ‌ترین نقش را در فرایند رشد ذهنی، روانی، جسمی و مهارت‌های زندگی به عهده دارند. بازی برای کودک فعالیتی شادی‌آور و نوعی پاداش است که می‌تواند در کنار این شور و نشاط، کارکردهای متفاوت تربیتی هم در پی داشته باشد. یکی از انواع بازی ها که مزایای روان‌شناسانه و تربیتی آن به‌خصوص در بین والدین امروزی کم رنگ شده و مورد توجه‌شان نیست، بازی‌های سنتی یا بومی و محلی هستند.

افزایش توانمندی‌های جسمانی و روانی با بازی‌های سنتی

بعضی والدین جوان معتقدند که بازی‌های سنتی دیگر جایگاهی در زندگی مدرن امروزی ندارد در حالی که بخش عظیمی از اختلالات در یادگیری کودکان یا کمبود توجه و تمرکز کودک به نوع بازی‌ های او برمی‌گردد. در گذشته بازی‌هایی مثل هفت‌ سنگ، الک دولک، یک قل دو قل، یک کلاغ چهل کلاغ، قایم باشک، گرگم به هوا و ... کمک شایانی به هماهنگی چشم و دست، ایجاد تمرکز، کمک به تقویت حافظه شنیداری یا دیداری و ... می‌کرد که امروزه با حذف و جایگزینی نرم‌افزارهای بازی و بازی‌های مجازی به افزایش این اختلالات در کودکان دامن زده شده است. البته بازی‌های رایانه‌ای همیشه بی‌فایده و مضر نیستند بلکه حداقل با همراه‌ کردن این بازی‌ها در کنار بازی‌های سنتی می‌توان کمک موثری برای تقویت توانمندی‌های جسمانی، روانی و اجتماعی و به روز شدن کودکان کرد. بازی‌های سنتی علاوه بر موارد مطرح‌شده، باعث تقویت روابط اجتماعی کودکان هم می شود و به آن‌ها برای زندگی در اجتماع، کمک زیادی می‌کند. چشیدن طعم شکست و پیروزی در برابر یک یا چند نفر، واکنش اصولی به این اتفاق، نحوه مدیریت احساسات بعد از آن و ... هم از مزایای بازی‌های سنتی برای کودکان است.

بازی با کودک نباید زورکی باشد

والدین برای بازی با کودک، این نکته را باید جدی بگیرند که بازی باید دارای انگیزه درونی باشد و آزادانه انتخاب شود و خوشایند کودک باشد. به‌عبارت دیگر کودک از انجام آن احساس رضایت و شادمانی داشته باشد. گاهی شاهد کودکانی هستیم که بازی را برای رضایت خاطر والدین انجام می‌دهند، در حالی که خودشان به بازی که انجام می‌دهند، علاقه چندانی ندارند. مانند کودکی که به اصرار والدین به سراغ تمرین‌های سخت ژیمناستیک می‌رود یا پدری که به خاطر علاقه‌اش به توپ فوتبال، به زور در خانه با مبل‌ها دروازه درست می‌کند تا با فرزندش مسابقه فوتبال بدهد! در چنین شرایطی کودک به بازی به عنوان یک تکلیف و وظیفه نگاه می‌کند نه بازی که خود انتخاب کرده تا از آن لذت ببرد و تنها به اجبار یا برای به‌دست ‌آوردن دل والدین خود آن را انجام می‌دهد.

پیگیر ثبت بین‌المللی هفت‌سنگ و جهانی شدن آن هستیم

رئیس فدراسیون ورزش‌های روستایی و بازی‌های بومی محلی درباره ضرورت احیای این بازی‌ها، نقش آن‌ها در سبک‌زندگی ما و جام پرچم می‌گوید

کلهر معاون فرهنگی و توسعه ورزش همگانی در نشست خبری دومین دوره مسابقات جام پرچم ویژه روستاییان و عشایر سراسر کشور به احیای رشته هفت‌سنگ به‌عنوان یکی از مهم‌ترین اقدامات در حوزه احیای بازی‌های بومی محلی اشاره کرد. سپس «علیرضا پسندیده» رئیس فدراسیون ورزش‌های روستایی و بازی‌های بومی محلی هم به نکاتی درباره ضرورت این ماجرا اشاره کرد و از امیدواری‌ها برای خلق یک حماسه در جام پرچم 2 گفت. در ادامه با پسندیده در همین باره گفت‌وگو داشتیم که خواهید خواند.

از 350 بازی بومی، 120 مورد به ثبت‌ملی رسیده است

«پسندیده» در شروع صحبت‌هایش می‌گوید: «ما درباره بازی‌های بومی و محلی طبق اسناد بالا دستی که برای احیا، ترویج و تقویت این بازی‌های ملی کشور وجود دارد، از چند سال پیش به‌طور جدی برنامه‌ریزی کرده و موضوع را در دستور کار قرار دادیم. بازی‌های بومی و محلی زیادی در کشور وجود دارد که تا این لحظه و توسط ما، 350 بازی شناسایی شده است که در قالب اطلس بازی‌های بومی و محلی توسط فدراسیون ورزش روستایی و بازی‌های بومی محلی چاپ شده است. از این 350 تا 120 بازی به ثبت‌ملی رسیده و با دفتر ثبت آثار معنوی وزارت میراث فرهنگی هماهنگی‌های لازم به عمل آمده است».

سالانه هزار جشنواره بازی محلی در کشور برگزار می‌شود

رئیس فدراسیون ورزش روستایی و بازی‌های بومی محلی درباره محبوب‌ترین بازی‌های بومی می‌گوید: «سالانه نزدیک به هزار جشنواره بازی محلی بومی در کشورمان برگزار می‌شود؛ از سطح روستایی و در شهرهای کوچک بگیرید تا شهرهای بزرگ‌تر، استانی و حتی در حد ملی. عموم بازی‌هایی که در این جشنواره‌ها رواج دارد که هم جنبه رقابتی و هم آموزشی دارد، حدود 13 یا 14 رشته است که مربوط به یک منطقه خاص نیست و نام آن‌ها در همه کشور برای مردم آشناست. در راس این فهرست، بازی هفت‌سنگ قرار دارد و بعد از آن بازی‌های لی لی، الختر(خروس جنگی)، دال پلان و بازی‌های دیگر».

لیگ هفت سنگ هر سال برگزار می شود

از او می‌پرسم که چرا در قدم اول به فکر احیای بازی هفت‌سنگ افتادید که می‌گوید: «ما به دلیل گستردگی کار در سایه همان هدف اصلی که احیا و ترویج بازی‌های محلی و بومی است، آمدیم و یکی از این رشته‌ها را انتخاب کردیم که هفت‌سنگ بود. الان ما لیگ هفت‌سنگ را هر سال در سراسر کشور برگزار می‌کنیم، هم در بخش آقایان و هم بخش خانم‌ها. رشته جذاب و مفرحی است، استقبال خوبی شده و شور و نشاط زیادی هم در بین شرکت‌کنندگان آن ایجاد شده است. بنابراین ما ابتدا رشته هفت‌سنگ را انتخاب کردیم تا اول آن را ثبت ملی کنیم و سپس همین ثبت ملی زیرساختی شود برای ثبت بین‌المللی آن و در جهان ادعا کنیم که این رشته برای ایران است اما می‌تواند برای همه مردم جهان سرگرم‌کننده و آموزشی باشد تا آن را توسعه بین‌المللی بدهیم. می‌خواهیم چند کشور را هم بیاوریم پای کار تا این رشته در آن جاها ترویج داده شود.»

بازی‌های بومی و محلی فقط بازی نیستند

«پسندیده» درباره فلسفه این بازی‌ها و این که فقط برای سرگرمی نبودند، می‌گوید: «دقیقا درست می‌گویید. فلسفه به‌وجود آمدن هر بازی محلی و بومی یا رسالت آن، با سبک زندگی ما ایرانی‌ها سنخیت داشته است. یک جایی بازی جنبه بزم و برای مراسم شادی بوده است، یک جا جنبه رزم داشته است، یک جایی برای تغییر روحیه بوده مثلا کشاورزها یک بازی را ابداع می‌کردند تا بین زمانی که سر زمین‌ها هستند، با آن خستگی‌شان را  رفع کنند. در واقع فلسفه پدیدآمدن همه بازی‌های بومی و محلی یک اتفاق تاریخی یا سبک‌زندگی خاصی بوده است. بنابراین هر کدام تاریخچه جالبی دارند و فقط یک بازی برای سرگرم‌شدن نبودند.»

جلوگیری از کم‌تحرکی، ویژگی‌مشترک این بازی‌هاست

«یک نکته کمتر گفته شده درباره بازی‌های بومی و محلی که ویژگی مشترک همه این بازی‌ها ست ؛ این است که از کم‌تحرکی جلوگیری می‌کند و زمینه‌ساز ورزش و فعالیت بدنی به اندازه کم یا زیاد می‌شود.» رئیس فدراسیون ورزش روستایی و بازی‌های بومی و محلی ادامه می‌دهد: «هیچ ورزش بومی محلی را سراغ ندارید که شما را به تحرک هرچند کم مجبور نکند. این را هم بگویم که الان بعضی از استادان ما به این جمع‌بندی رسیدند که بعضی از این بازی‌های بومی و محلی می‌تواند به‌عنوان زیرساخت ورزش‌های قهرمانی محسوب شود. مثلا همین بازی یک قل دو قل که قطعا شنیدید و احتمالا بازی هم کردید، می‌تواند به تربیت و آموزش پینگ‌پنگ‌بازهای قوی کمک کند. کارشناسان می‌گویند همین که شما با مچ این سنگ‌ها را جمع می‌کنید، می‌تواند برای زدن فورهند و بکهند در تنیس روی میز کمک کند. بازی‌های دیگر بومی و محلی هم همین است و هرکدام می‌تواند از نظر تربیتی، حرکتی و آمادگی جسمانی یک ارتباط موضوعی هم با ورزش قهرمانی و هم سبک‌زندگی افراد در کشور ما داشته باشد».

محبوبیت بازی‌های بومی به‌دلیل ارزانی و راحت بودن‌شان است

او درباره دلایل پرطرفدار بودن و محبوبیت بازی‌های بومی و محلی در گذشته و حتی حال حاضر هم می‌گوید: «یکی از مهم‌ترین دلایل آن، ارزان بودن‌شان است و این که به هیچ وسیله خاصی نیازندارند. معمولا فقط به چندتا سنگ، چوب یا ... نیاز دارند که همه‌شان در طبیعت به وفور پیدا می‌شود. نکته بعدی این است که بازی‌هایش راحت است و پیچیدگی خاصی ندارد. افراد با سنین مختلف می‌توانند با آن‌ها سرگرم شوند و از آن لذت ببرند.»

این دوره جام پرچم در 4 رشته برگزار خواهد شد

در پاسخ به سوال آخر، رئیس فدراسیون ورزش روستایی و بازی‌های بومی محلی درباره دومین دوره جام پرچم که مسابقاتی مخصوص روستاییان و عشایر سراسر کشور است، می‌گوید: «نخستین دوره جام پرچم با ۲۷ هزار ورزشکار برگزار شد و دومین دوره این جام هم در چهار رشته مینی‌فوتبال، دوومیدانی، کاراته و والیبال چهار نفره با نگاه قهرمانی برگزار خواهد شد. ثبت‌نام مسابقات شروع شده و مسابقات از ۱۲ بهمن آغاز می‌شود. در این دوره، علاوه بر افزایش تعداد رشته‌های ورزشی، مقرر شد نفرات شاخص این مسابقات به‌صورت مستقیم به تیم‌های ملی دعوت شوند.»

منبع: ایسنا

کلیدواژه: وزارت میراث فرهنگی وزارت ورزش و جوانان هفت سنگ حمله سپاه به مقر تروریست ها آمريكا جمهوری اسلامی ایران رئیس فدراسیون ورزش های روستایی و بازی های بومی محلی فدراسیون ورزش روستایی و بازی های بومی روستایی و بازی های بومی محلی بازی های بومی و محلی بازی های سنتی بازی هفت سنگ بازی ها احیای بازی سراسر کشور سبک زندگی جام پرچم ثبت ملی روی هم تیم ها سنگ ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۴۴۹۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده

فروزان آصف نخعی: در یازدهمین جلسه از سلسله نشست های جامعه مدنی موسسه رحمان، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دیدگاه های خود را با عنوان «زندگی روزمره، دولت و جامعه مدنی» مطرح کرد. تغییر ماهیت جامعه مدنی، و برآمدن نیروهای جدید در فضای جامعه ایران، تغییر از نگاه هگلی به نگاه لوفوری برای تبیین جایگاه زندگی روزمره، ایجاد زبان جدید و گسترده توسط نسل های جدید به جای زبان قدیم که در انحصار دانشگاهیان بود، در سخنان کاشی از برجستگی ویژه ای برخوردار بود. پس از انتشار این سخنرانی در خبرگزاری خبرآنلاین، با توجه به حساسیت بحث، بازخوردهایی داشت. از این رو تلاش کردیم در گفت و گو با صاحبنظران ، تحلیل ها و اطلاعات بیشتر در اختیار مخاطبان قرار بدهیم. دکتر نعمت الله فاضلی استاد بازنشسته پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با توجه به حساسیت موضوع در گفت و گویی کوتاه، با تایید و نقد سخنان دکتر کاشی، دیدگاه های خود را در این زمینه مطرح کرد. این گفت وگو از نظرتان می گذرد: تایید و تصحیح برخی سخنان دکتر کاشی فاضلی با تاکید بر این که با «تحلیل آقای دکتر کاشی موافق» است که «ایران امروز به یک رویکرد زندگی‌گرا رسیده» و «همچنین ایرانیان به یک آغاز جدید نیز نیاز» دارند در باره نگاه کاشی به نگاه هگلی به جامعه مدنی گفت: «تصور نمی کنم جامعه مدنی در ایران حتی به معنای هگلی اش به طور کامل مضمحل شده باشد. بلکه می توان گفت شکل های جدیدی دارد گسترش می یابد. ولی این را هم قبول دارم که نقش زندگی روزمره و کنش‌گری های روزمره و نقش عاملیت فردی، بسیار وسیع و گسترده شده است. ضمن این که قبول دارم آن رژیم‌های حقیقت مانند گفتمان های ناسیونالیستی، اسلام گرایی، یا چپ مارکسیستی یا هر شکل دیگری از کلان روایت ها به پایان راه خود رسیده اند. آن ها همچنین نمی توانند و قادر نیستند انسجام بخش به جامعه برای تحولات باشند. اما سازماندهی جمعی برای پیشرفت اجتماعی یک ضرورت تام است و نمی تواند از بین برود.» او با تاکید بر این که «جامعه مدنی آریستوکرات که در سخنان آقای دکتر کاشی بود، شاید تعبیر مناسب و درستی برای دوره مشروطه و دوره پهلوی اول باشد، اما در دوره پساانقلاب ۵۷ پس از مدتی طبقه آریستوکرات نداشتیم» گفت: « از این رو نمی توانم بگویم جامعه مدنی آریستوکرات بود، زیرا ما با دانشگاه توده مواجه شدیم. دانشگاهی که همگانی است و قشر تحصیلکرده، محدود به طبقات اعیان و اشراف نبود. به همین دلیل تحصیلکردگان، و دانشگاهیان، روزنامه نگاران، هنرمندان، نویسندگان، خوانندگان، یک طبقه متوسط فراگیر فرهنگی را تشکیل داده بودند که هنوز هم همین است. البته دیدگاه دکتر کاشی را قبول دارم که جامعه مدنی آریستوکراتی که در دوره های مشروطه و پهلوی شکل گرفت، و حتی در اوایل انقلاب نیز تا حدودی بود، در حال حاضر دیگر برای ما معنا ندارد، و نمی تواند کارکردی در تحولات اجتماعی داشته باشد. ولی طبقه متوسط فراگیر فرهنگی، اتفاقا از طریق سبک زندگی و تجربه های زندگی روزمره اش، از طریق تجربه های بدنمند و جسمانی اش، و از طریق تجربه هایی که معطوف به امور بسیار ساده زندگی هست، دارد مقاومت می کند و به حاکمیت فشار می آورد، و نیروهای مسلط سیاسی را به چالش می کشد، که نمونه بارز آن زنان هستند.»
جمعیت، شرایط پیچیده و دلایل آن این استاد بازنشسته دانشگاه با اشاره به این که قبول دارد «در وضعیت بسیار پیچیده قرار داریم» گفت: « این تعبیر دکتر کاشی رو تایید می کنم که وضعیت کنونی نسبت به دوره مشروطه و دیگر دوره ها بسیار پیچیده‌تر و خطرناک‌تر است. زیرا در سال های ۱۳۰۰ و قبل از آن، جمعیت ایران حدود تا ۱۲ میلیون نفر بود. این جمعیت اکنون به حدود ۹۰ میلیون نفر افزایش یافته است. بنابراین جمعیت ایران ۹ برابر شده است. بنابراین جامعه ای با این حجم جمعیتی، و حضور تکثری از گرایش های سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، و اجتماعی، طبیعی است پیچیده و پیش بینی‌ناپذیرتر باشد. فراموش نکنیم به میزانی که جمعیت برای مثال از ۱۰ میلیون نفر به ۲۰ میلیون نفر افزایش می یابد، پیچیدگی جامعه نیز به صورت تصاعد هندسی ضریب دو نمی خورد، بلکه ضریب تا ۱۰ می خورد.» او افزود: « با موقعیت جدید، جامعه ایران دیگر جامعه عشایری و حتی روستایی نیست. بلکه بیش از ۷۵ درصد جمعیت جامعه ایرانی در کلانشهرها و شهرها زندگی می کنند. این ساختار شهری و کلانشهری، حیات ذهنی، روانی، عاطفی، اخلاقی، وسیاسی بسیار پیچیده و متفاوتی از حیات ذهنی و اجتماعی تمام دوره های گذشته ما به وجود آورده است.» فاضلی سپس به سطح سواد به عنوان عنصر دیگری از پیچیدگی جامعه ایران یاد کرد و گفت: «باید بگویم جامعه باسواد شده است. در دوره مشروطه تنها ۵ درصد جامعه باسواد بودند. امروزه حداقل ۸۰ درصد شهروندان جامعه ایرانی باسواد هستند؛ به عبارت دیگر جامعه خوانا و نویسا است. که این امر خود به تنهایی در جامعه ۹۰ میلیون نفری ایران، موتور بسیاری از تحولات و گرایش های بسیار پیچیده ای در جامعه شده و هست.» ناکامی های سه تجربه بزرگ این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه به سه تجربه مهم در تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و گفت: « سه تجربه انقلاب مشروطه، شکل گیری ملت دولت جدید و انقلاب ۱۳۵۷، ناکامی هایی داشته اند که تجارب شان بر روی هم انباشته شده اند. این تجربه ها، ذهنیت اجتماعی ایرانیان، و تصور جمعی از خود و تاریخ خودشان را بسیار بسیار پیچیده تر از هر زمانی دیگر کرده است.» او سپس گفت: «برخوردهایی هم که حکومت از سال ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱ به عمل آورده، جامعه را عصبی‌تر، و پیچیده تر و خلاف آنچه از اعمال خشونت منظور بوده، ایجاد شده است. به همین دلیل من با این سخن آقای دکتر کاشی به طور کامل توافق دارم؛ جامعه ما از دوره مشروطه و دوره آغاز شکل گیری ملت دولت رضا شاه، بسیار وضعیت پیچیده تر و مسایل و بحران های آن، بسیار بسیار حادتر است.» فاضلی در ادامه به مسایل بسیار مهم جدید مانند «بحران محیط زیست به این معنا که آب، خاک، و هوای زمینی که در آن سکونت داریم، همه دچار تنش های بزرگ» است اشاره کرد و گفت: «زندگی و بقا دچار چالش جدی شده است. می خواهم تاکید کنم بحران محیط زیست در کنار ابرچالش‌های های دیگر نیاز به یک آغاز جدید را گوشزد می کند. راهبردهای گذشته، چه آن راهبردی که دولت اختیار کرده بود و چه راهبردی که مردم یا گروه های سیاسی داشتند، برای بقا یا بهبود جامعه دیگر کفایت نمی کنند تا جایی که راهبردهای مذکور حتی پایداری نسبی و موقت نیز ایجاد نمی کنند.» دشواری تحلیل آینده ایران به دلیل رخدادپذیری آن فاضلی نظرش را در باره تحلیل آینده این گونه بیان می کند: «این که آینده چه رخ خواهد داد، بسیار دشوار است، با اطمینان و قطعیت نمی توان از آن سخن گفت. زیرا جامعه امروز ایران رخدادپذیر شده است. منظورم از رخدادپذیر این است که مجموعه، تنش ها و تعارضاتی که در جامعه بین حاکمیت و مردم ، و گروه های گوناگون به وجود آمده، جامعه را مستعد تنش های خیلی بزرگ و ناگهانی بر اساس رخدادهای کوچک اما حساسیت‌برانگیز کرده که می تواند از این طریق تحولاتی را رقم بزند به نحوی که زمینه اجتماعی و سیاسی را تغییر بدهد. نظری بر تحولات ۱۳۸۸ به این سو نشان می دهد رخدادهای کوچک همواره زمینه ساز تغییرات بوده اند. هم بازی حکومت در عرصه سیاسی، و هم بازی بازیگران درون جامعه در مقابل آنان قواعد پیچیده تری پیدا کردند. این است که در جامعه رخدادپذیر ما نمی توانیم با تبیین علل و عوامل سیستمی یا تبیین علل و عوامل مادی عینی موجود، تصویر آینده را نشان بدهیم.» این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه با اشاره به این که «طیفی از حکومت، تنها راهبرد مبتنی بر خشونت و ابزارهای متناسب با آن را به کار گرفته» گفت: « حال باید دید که این ابزارها تا چه اندازه قادر بوده رخدادهایی را که شکل می گیرند، مدیریت بکند. زیرا در وضعیتی که در حال حاضر قرار دارد، در ظاهر جامعه ساکت است، ولی در ناآرامی های گذشته نیز چنین بوده است.» چرا تاکنون «آغاز» شکل نگرفته؟ فاضلی سپس نظریه ضرورت شکل گیری «آغاز نو» را مورد انتقاد قرارداد و گفت: «دیدگاهی که آقای دکتر کاشی ارائه کردند، این است که آغازی باید شکل بگیرد. منظور ایشان از شکل گیری آغاز این است که تمام آنچه حکومت در گذشته تا الآن برای مواجهه با ابرچالش ها داشته، کنار بگذارد، و طرحی نو دراندازد. پرسشی که ایشان پاسخ نمی دهد، این است که چرا تا حالا چنین آغازی شکل نگرفته است؟ چرا حاکمیت که مدت های طولانی است نسبت به وضعیت چالشی کشور آگاه شده ، طرحی نو در نینداخته است؟ پاسخ به این پرسش برعهده اندیشمندان علوم سیاسی است. ایشان در این باره پاسخی نداده اند. تنها به این اکتفا کرده اند که راه های گذشته را تجربه نکنیم و طرحی نو درانداخته شود.» او افزود: «تصور من این است تا زمانی که میان جامعه و حکومت توازن قوا برقرار نشود، احتمالا جناحی در حکومت مایل است کماکان از ابزار زور استفاده کند. مگر این که سیر تحولات جامعه به گونه ای پیش برود، که تولید قدرت مورد نظر جناح مذکور، برای حاکمیت به صرفه نباشد. در این صورت به طرحی نو خواهد اندیشید و آغازی را دنبال خواهد کرد.» شرایط شکل گیری آغاز؛ اشتباه کردم این استاد بازنشسته دانشگاه در ادامه در پاسخ به این سوال که «آیا جامعه به این توانایی می رسد که تولید قدرت بیش از حد برای نظام سیاسی مقرون به صرفه نباشد، و به اتخاذ آغازی تازه ناگزیر شود؟» می گوید: «تصور می کنم به این سادگی ها، چنین آغازی شکل نخواهد گرفت. در جنبش مهسا تصور می کردم که اگر حکومت به پایداری سیاسی نسبی برسد، آغاز و طرح نو خود را مطرح می کند، ولی اشتباه کردم.». فاضلی در ادامه افزود: «البته این ها به این شرط است که تحولات غیرمترقبه ای مثل جنگ در منطقه، فشارهای بین المللی خیلی وسیعتر از آنچه که تاکنون بوده است، یا تحولاتی در راس هرم نظام سیاسی، رخ ندهد. اگر چنین تحولاتی رخ ندهد و بخواهد تنها در یک روالی که تا کنون تجربه شده، یعنی درگیری میان حکومت و ناراضیان، معترضان، و به طور خلاصه مردم، فکر می کنم آن چیزی که تعیین کننده خواهد بود «برخورد» بعدی است که آیا بعد از آن، حکومت به این نتیجه می رسد که برای حفظ و پایداری خودش، باید تحولات بنیادینی را در گفتمان، سیاست ها، اقدامات، برنامه ها و اجراهای خودش، ایجاد بکند، یا نه؟ به غیر از مقاومت زندگی گرایی، فلج سازی بوروکراسی کشور فاضلی با تاکید بر این که « آقای دکتر کاشی به درستی اشاره کردند در جامعه نیروهای زندگی گرا، و سیاست زندگی، حاکم شده است» سپس گفت: « ایشان همچنین زندگی گرایی و سیاست زندگی را از ایدئولوژی های اسلام گرایی، ملی گرایی، و چپ گرایی و لیبرالیسم گرایی متمایز کرده و گفته اند که این زندگی گرایی شکل جدیدی از سیاست است که در جامعه ظاهر شده است. اما پرسش این است که زندگی گرایی اگر بخواهد به صورت آلترناتیو و یا بدیلی برای سیاست حاکم باشد، هنوز از تعریفی روشن برخوردار نیست و تنها در جایگاه مقاومت می‌تواند کارهایی را به پیش ببرد. ولی در وجه ایجابی ، نمی تواند سامان سیاسی جدیدی را ایجاد کند.» او افزود: « فراسیاست مردم، در مقابل سیاست حاکمیت، فقط زندگی گرایی نیست. مردم به عنوان نیروهایی که در بدنه بوروکراسی و سازمان های جامعه فعالیت می کنند، چون ناراضی و برخی حتی خشمگین هستند، عموما با اشکال پیچیده ای از کارشکنی ها، سستی ، بی توجهی ، عدم انجام وظایف کاری، کارشناسی، و اداری، در عمل ماشین بوروکراسی و اداری و سازمانی نظام حکمرانی را با چالش روبه رو کرده اند. این چالش بیشتر هم خواهد شد. به ویژه اگر در نظر بگیریم که نارضایتی های ناشی از شرایط اقتصادی زندگی، که تورم و مالیات ها به مردم تحمیل کرده، روز به روز مردم را بیشتر به این سمت و سو سوق می دهد که هرجایی که هستند، ماشین دولت را کندتر و کندتر بکنند.» این استاد سابق دانشگاه، با اشاره به این که «این ها، هزینه های تولید قدرت حکومت را بسیار بسیار سنگین می کند. از این رو فقط سیاست زندگی گرایی نیست که مقاومت را ایجاد کرده است، بلکه شکل های پیچیده ای از ناهمکاری، با هدف ها و برنامه های حکومت در نظام اداری هم شکل گرفته است.» افزود: « به هر اندازه که دولت به قطبی شدن جامعه دامن بزند، یعنی نیروهای حامی و طرفدار خودش را به طور نمادین متمایز بکند، و سیاست حامی پروری اش را گسترش بدهد، در عمل هم تنش های زندگی گرایی، و هم تنش های بوروکراتیکی که مردم ایجاد می کنند، کار را برای ایجاد ثبات سیاسی توسط حاکمیت دشوار و دشوارتر می کند. از این رو می خواهم بگویم تنها در صحنه خیابان ها نیست که شاهد تنش حاکمیت با مردم هستیم. زیر پوست سازمان ها هم تنش بزرگی، شکل گرفته است.» سناریوهای آینده فاضلی در ادامه در ارتباط به سناریوهای آینده تاکید کرد که تصور می کند «یکی از سه سناریو، ممکن است در آینده نزدیک، یعنی در دو سه سال آینده، ورق را برگرداند.» او سه سناریو را این گونه شرح داد: سناریوی اول: تغییر از طریق وقوع رخدادی در نیروهای سیاسی درون حاکمیت، و یا در حوزه رهبری .و ... سناریوی دوم: ایجاد ناآرامی ها، و یک درگیری دیگر . سنارویوی سوم: عدم توانمندی حاکمیت در تامین هزینه های حرکت های فرسایشی و کاهنده ای که میان سیاست زندگی مردم و کارشکنی های گسترده در سازمان ها وجود دارد. طبیعی است اگر سه مورد بالا با تنش های منطقه ای، تحریم های گسترده تر، یا بحران های زیست محیطی ناگهانی شدیدتر همراه بشود و تدبیری کارگشا برای مهار آن اندیشیده نشود، سرعت تغییرات افزایش می‌یابد.» بیشتر بخوانید: حال خراب سیاست های فرهنگی / قانون چیست، صدا و سیما و دولت چه می گویند، مردم چه می کنند؟/ بدون تفکیک نهادی سیاست فرهنگی نخواهیم داشت
زوال نگرانی مشترک متفکران امروز از فوکویاما و پیکتی تا عجم‌اغلو/ فناوری الزاما موجودی معصوم نیست
انقلاب علمی خاموش و انفعال ما / پیشگامی تولید فکر نیازمند آزاداندیشی از قیدهای تحمیلی است ۲۱۶۲۱۶ برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901723

دیگر خبرها

  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم
  • دلداری جالب تئو: این امتحان زندگی است، برادر!
  • رفتن خطیر کمتر از قهرمانی استقلال نیست! / بهترین شب زندگی نکونام بود
  • بازی مرگ و زندگی ایران: این رقیب را بکش و زنده بمان!
  • برگزاری نخستین جشنواره فرهنگی، ورزشی بومی -محلی در دانشگاه آزاد بجنورد
  • برگزاری جشنواره بازی‌های بومی محلی در میبد
  • خانه ملت محلی برای حزب‌بازی نیست
  • رامین رضاییان: پرسپولیسی‌ها در قلب من هستند
  • امیری: بازی هفته بعد جدال مرگ و زندگی است/ یک امتیاز فاصله چیزی نیست که کنار بکشیم+ فیلم
  • چرایی پیش‌بینی‌ناپذیری ایران فردا / قواعد بازی حکومت و جامعه پیچیده‌تر شده